فرض کن یک غروب بارانی ست و تو تنها نشسته ای مثلا.
.

بعدش احساس می کنی انگار، سخت #دلتنگ و خسته ای مثلا
.
.
در همان لحظه ای که این احساس مثل یک #ابر بی دلیل آنجاست. .

شده یک لحظه احتمال دهی که دلی را شکسته ای مثلا ؟ .
.

که دلی را شکسته ای و سپس #ابرهای ملامت آمده اند.
.
.
پلک خود را هم از پشیمانی روی هم سخت بسته ای مثلا
.
.

مثلاهای مثل این، هر شب، دلخوشی های کوچکم شده اند. .
.
در تمام ردیف های جهان ، تو کنارم نشسته ای مثلا. . .

و دلی را که این همه #تنهاست ، ژاپنی ها قشنگ می فهمند. .
.
.
مثل ویرانی هیروشیماست بعد آن جنگ هسته ای مثلا.! .
.
.
فرض کن یک #غروب بارانی ست و تو تنها نشسته ای اما. .
.
من نباید زیاد شکوه کنم من نباید ،
تو خسته ای مثلا

کسی که مثل هیچکس نیست...

مثلا...

قصه عاشقی

ای ,مثلا ,یک ,مثل ,دلی ,نشسته ,ای مثلا ,نشسته ای ,دلی را ,فرض کن ,خسته ای

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

زن فضایی jahadgaran5 بازتابِ نفسِ صبحدمان پرک امید که بمونه از هر کتاب... احسان مرادی فروش روشويي کابينت روشويي لاکچري negarehbaranc پروژه دانشجویی کد جادوئی